توسط: رضا طائب



با عرض سلام و وقت بخیر، از وقتی که به مجله ما اختصاص داده‌اید تشکر می‌کنیم.

لطفا به طور مختصر خود را معرفی نموده و از زمینه‌های فعالیت خود بگویید

بنده محمد رضا ژاله متولد سال 1369 و با افتخار فرزند یک شهید هستم. در نوجوانی به واسطه حضور در یک فرهنگسرا و آشنایی با مدیر آن مجموعه و مشاهده افرادی که به آن محل رفت و آمد داشتند به تئاتر علاقه‌مند شده و از سال 1384 به یادگیری آن پرداختم. اولین تجربه کاری‌ من در زمینه هنرهای نمایشی، حضور در سریال “سارای” محصول سال 1387 به عنوان مدیر صحنه بود. هم‌زمان با اجرای این پروژه سریال دیگری نیز به من پیشنهاد شد که در آن به عنوان مدیر صحنه فعالیت کنم. کارگردان این سریال که پیش از این در جای دیگری شاهد نقش آفرینی من بوند، از من خواستند در یکی از نقش‌ها بازی کنم. خوشبختانه این سریال در بین بینندگان محبوب و حضور من در آن نقش با استقبال گرم مردم رو به رو شد. تا سال 1397 در بیش از 10 فیلم و سریال به عنوان بازیگر حضور داشتم که از بین آن‌ها می‌توان نشان فرشته، سوار در غبار و مزرعه پدری را نام برد.

Mr.Jaleh

از بین کارهایی که انجام می‌دهید، کدام را بیشر دوست دارید؟

 من در زمینه‌های متنوعی فعالیت داشتم اما نویسندگی را بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارم. ترجیح می‌دهم به عنوان یک نویسنده شناخته شوم. پائولو کوئیلو نویسنده برزیلی اسطوره من است چرا که با قلم روان و مصور خود توانسته افراد زیادی را به کتاب خوانی تشویق کند. در سال 1388 اولین کتابم،”یزد گرد و هزاره ی سوم”، را نوشتم. این کتاب موفق به دریافت مجوز شده و قابلیت تبدیل شدن به نمایشنامه را هم دارد. امیدوارم بتوانم نمایش این اثر را به زودی به روی صحنه بیاورم. من پنج کتاب دیگر نیز نوشته‌ام که قرار است آن‌ها را در کمپانی ژاله، به شکل صوتی به مردم معرفی کنم. نخستین کتاب صوتی منتشر شده از من، “مصیبت های عاشقی” نام دارد. علی رغم فروش بالا، به سبب مشکلات مختلف درآمد ناچیزی از این نسخه نصیب من شد. همین امر مشوقی برای کسب مجوز و ثبت شرکت ژاله بود. اینجا از همه علاقه‌مندان دعوت می‌کنم، برای تهیه کتاب‌های من به آدرس وبسایت کمپانی ژاله مراجعه نمایند.

چه افرادی در زندگی منبع الهام شما بودند؟

پدرم اولین کسی بود که من را تحت تاثیر قرار داد؛ پدری که شمس زیست بود و با دوستانی چون حسین منزوی معاشرت می‌کرد. ایشان دست به ساز و قلم بودند و شعرهای فوق‌العاده زیبایی می‌سرودند. هدف پدر از سرودن شعر تنها انتقال انرژی بود نه جذب مخاطب. جمعی از دوستانم از جمله علیرضا چالوک، مهرداد آهنگری، اردوان اسفندیاری و حامد معصومی از دیگر افراد تاثیرگذار در زندگی من هستند. این دوستان همیشه در شرایط نامساعد حامی و دلیل تاب‌آوری من بودند.

فکر می‌کنید چه عاملی به زوال صدا پیشگی در ایران منجر شد؟

محبوبیت زیاد رادیو و تلویزیون در گذشته موجب می‌شد هنرمندان فعال در این این زمینه از درآمد بالایی برخوردار باشند. هم‌زمان با توسعه اینترنت، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، شاهد کاهش مخاطبان رسانه‌های قدیمی‌تر بودیم. این مسئله منجر به افت درآمد حاصل از صداپیشگی و کاهش محبوبیت این حرفه شد. به علاوه فکر می‌کنم به سبب بحران‌های موجود، درآمدی که تنها از صداپیشگی به دست آید، کفاف مخارج زندگی را ندهد.

نظر شما درباره فضای مجازی چیست؟

من معتقدم فضای مجازی می‌تواند به ذائقۀ فرهنگی جامعه آسیب بزند؛ با این وجود نمی‌توانم تاثیر آن بر آگاهی مردم را نادیده بگیرم. این رسانه‌ با بازتر کردن زاویه دید مردم، توانست از اثرگذاری هنرمندانی که با حمایت دستان پشت پرده به موفقیت رسیده‌اند، بکاهد.

مخاطبان شما در شبکه‌های اجتماعی در کدام رده سنی قرار گرفته‌اند؟

وقتی به تولید محتوا در فضای مجازی روی آوردم، عمده مخاطبانم نوجوان بودند. انتشار اولین ویدیو بازخورد خوبی نداشت، به همین سبب برای مدتی از این فضا فاصله گرفتم تا بتوانم محتوای جذاب‌تری تولید کنم. در حال حاضر اکثر مخاطبان من در فضای مجازی، تقریبا سی ساله هستند.

در آخر؛ لطفا فیلم و کتاب مورد علاقه خود را به مخاطبان ما معرفی کنید

“کیمیاگر” اثر پائولو کوئیلو، محبوب‌ترین کتاب برای من و عطر محصول 2006، از فیلم‌های مورد علاقه من است و این دو اثر را به خوانندگان عزیز توصیه می‌کنم.